در سال 1805 همزمان با تولد علم هومیوپاتی توسط دکتر هانمان داروشناسی هومیوپاتی و داروسازی آن شکل گرفت. که برگرفته از روشهای قدیم داروسازی یونان و مکاتب کیمیاگری بوده است. داروسازی در هومیوپاتی هنر و علمی است. که میتوان در جمع آوری از منابع مختلف طبیعت باتوجه به اصول و قوانین این علم بدست آورد.
همچنین شامل مقدار و نحوه تجویز دارو نیز میباشد.
گیاه شناسان و دامپزشکان و جانورشناسان مارا در شناسایی مواد و ترکیب بعضی از آنها خیلی کمک میکنند.

و حتی نحوه عملکرد بعضی داروها را برای ما شناسایی میکنند.
هومیوپاتی بر اساس فلسفه خود که یک علم کل نگر است برخورد انحصاری با فرد بیمار دارد.

یعنی به گفته هانمان بیماری وجود ندارد بلکه افراد بیمار وجود دارند .

مانند سایر درمانها بیمار را درمان می کند نه بیماری را.

داروهای هومیوپاتی منابع مختلفی دارند.

گیاهی

که بیش از 60 % کل داروها را در بر میگیرد و اینکه از کدام بخش گیاه استفاده شود با توجه به فارماکوپه ها میتوان آنرا شناخت .
که از هر گیاه از کدام بخش یا چند بخش یا کل گیاه یا حتی یک ماده موثره یک گیاه استفاده میشود.

که در بعضی موارد از یک گیاه چندین دارو ساخته شده است.
مثلا داروی Bell و atrop که هر دو از یک گیاه ساخته شده است.

جانوری

حدود 20 % داروها هستند که از کل جانور تا یک بخش آن ممکنست در داروسازی شرکت کند

معدنی

شامل اسید های، عناصر،  ترکیبات آلی و معدنی، شوسلرو bio-chemical میباشد

بیولوژیکی

شامل نوسود ها که از عوامل بیماری زا در انسان و جانوران و گیاهان است.

سارکودها

از ترشحات سالم جانوری تهیه میشود. ایزودها که مستقیم از خود همان عامل بیماری زا استفاده میشود.

ارگانو

ساخت دارو از عضو برای بیماری در همان عضو.

داروهای   غیر قابل سنجش( Imponderabilia)

طبق افوریسم 280 ارگانون حتی چیزهایی غیر قابل توزین و سنجش هم میتوانند اثر دارویی بسیار قوی روی بیمار داشته باشند.

که بصورت طبیعی و مصنوعی تهیه و تواندار میشوند.

 داروهای سنتتیک

که از داروهای شیمیایی موجود داروهای تواندار هومیوپاتی ساخته میشود.

بعد از ساخت داروهای هومیوپاتی نیاز به کریر یا حامل داریم.

که در داروهای موضعی از روغنهای گیاهی و گلیسیرین استفاده میشود.

در خوراکی ها از لاکتوز، ساکارز، گلوکز، دکستروز، آب مقطر، الکل اتیلیک استفاده میشود.

مهمترین حامل جامد ما قند لاکتوز است که از شیر بز استخراج شده است.

بعد از آن ساکارز است که از این مواد پیلولها و گرانول ها و حتی قرص های مختلف ساخته میشود.
که از سایز 10 تا 40 آن در هومیوپاتی استفاده میشود.
خاصیت پیلولها باید محلول در آب بوده و دمای ذوب 160 درجه دارند و در الکل نا محلول هستند.

تهیه تنتور مادر  (MT)

ماده اولیه را در الکل 96 درجه در چهار کلاس میخیسانیم .

کلاس یک آن بصورت یک ماده اولیه و دو برابر حجم الکل است.
کلاس دوم سه برابر الکل .
کلاس سوم آن چهار برابر الکل.

و کلاس چهارم آن تا پنج برابر الکل است.

که بنابر داروهای مختلف روش متفاوت استفاده میشود .
که از 8 تا 40 روز در این حالت و در جای ثابت و خنک نگهداری میشود.
روز های آخر آنرا تکان میدهیم تا مواد آن در حالت نفوذ قرار بگیرند.

سپس به روش سنتی مال یا دسی مال آنرا تواندار کنیم.

سنتی سیمال

روش سنتی مال 1 به 99 رقیق میشود و با c معرفی میشود.

دسیمال

دسی مال 1 به 9 رقیق میشود که با x نشان میدهیم .

که در حقیقت پوتنس 2 در دسی مال با پوتنس 1 سنتی مال یکی است.

هر دو عمل تواندار کردن و پوتنتایز یکسان دارند .

میلیسیمال

روش جدیدی هم اضافه شده بنام میلیسیمال که 1 به 999 رقیق میشود .که با mm مشخص میشود.

که بیشتر برای پوتنسهای بسیار بالا ساخته میشود.

که در پوتنس های بالا از روش دیگر به اسم کورساکوف هم استفاده میشود.

ال امLM

روش دیگر هم داریم بنام Lm میباشد که 1 در 50000 میباشد. که در این روش باید از پوتنس 3c به بعد استفاده شود و کاربرد آن بصورت تخصصی استفاده میشود.

طبق پوزولوژی هومیوپاتی اگر یک پوتنس دارویی را بدهیم نمی‌توان همان پوتنس را در چند روز آینده تکرار کرد.
باید پوتنس آنرا بالا برد تا عملکرد آن دارو کامل شود.

اگر از پوتنس بالا در مشکلات مزمن فیزیکال همراه با تکرار مصرف شود اثرات منفی در منتال و مایند ایجاد میکند.

مسیر درمان ما تبدیل به پرویینگ میشود .

اما ما یک درمان لطیف و آرامتر و موثرتر میخواهیم و اگریویشن شدید هم بیمار نداشته باشد و یک مشکل عمیق فیزیکی و مزمن داشته باشد از روش Lm بصورت تکرار در 30 تا 60 روز استفاده میشود.

و آنهم داروی Lm تهیه شده زیر پوتنس 12 باشد نه بالاتر.

چون در.غیر اینصورت بیمار وارد مرحله جدیدی و علامتهای جدیدی خواهد داشت.

این روش معایب زیادی هم دارد .

روش تجویز

باید فقط بصورت مایع تجویز شود .

هومیوپات دایم بیمار را چک کند و هر روز به بیمار دارو بدهد .

اینکه متریامدیکای داروی تجویز شده و استیت آنرا کامل بشناسد.

چون بعد از اتمام مصرف دارو اگریویشن تازه آغاز میشود.

که کمی کار هومیوپات را سخت میکند و انتظار بیمار هم مهم است که ممکن است بعد از بهبودی دوباره علائم برگردد.

بعد از تشخیص و انتخاب دارو باید پوتنس صحیح انتخاب شود.

چون تازمانی پوتنس صحیح به بیمار تجویز نشود دارو بطور کامل درمان کننده نخواهد بود .
در مشکلات فیزیکی پوتنس پایین و هر چه بیماری به سمت فکر و روان میرود پوتنس ما بالا میرود.

اما در هر مرحله از بیمار باید حداقل دوز را انتخاب کنیم و نباید پوتنس های بالا 6 c تکرار شود .

چون داروی ما مستقیم روی وایتال فورس اثر داشته و بیمار را درمان می کنیم نه بیماری را .

درمان ما یک اقدام کل نگر است و اگر دارویی بدهیم باید صبر کنیم تا علایم ظاهر شوند.

تا بازگو کننده وایتال فورس باشد .غیر از این روند فقط یک عمل سرکوبی در بیمار ایجاد میکنیم و در سالهای آینده اثرات مخربی در بیمار خواهیم داشت. در زمان مصرف داروی در بیمار شاید علایم جدیدی ببینیم که مارا به داروی دیگری هدایت کند.
تا زمانی که مسیر درمان ثابت نشده دارو را تغییر نمیدهیم .

حتی الامکان داروها را با هومیوپاتی آنتی دوت نکنیم .
چون ممکن است در آینده به همان داروی آنتی دوت شده نیاز پیدا کنیم .